loading...
یک سبد آرزوی کال
webyar بازدید : 32 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (0)

برای تاابدماندن بایدرفت....

 گاهی به قلب کسی گاهی ازقلب کسی.....

آنکه ويران شده چند بار مرا مي فهمد آنکه تنها شده بسيار مرا مي فهمد‎....‎

‎ زندگی آنقدر طولانی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا انداخت.......

دختره بازدید : 37 سه شنبه 27 تیر 1391 نظرات (1)

ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند
شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه
ویرگول
هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه
بچه مردم هم نشدیم ، ملت ما رو الگوی بچه هاشون قرار بدن
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم
لاک پشتم نشدیم گشت ارشاد نتونه به لاکمون گیر بده
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن
چاقو هم نشدیم تا حداقل اینجوری بتونیم تو دل کسی بریم
دریاچه ارومیه هم نشدیم دورمون حلقه انسانی تشکیل بدن
آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن
مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن
شریعتی صبح تا شب سیگار میکشید همه میگفتن: بابا از فکرشههه ، شریعتییییییی ، از روشنفکریشهههههه ، حالا میری مغازه کبریت واسه خونه بخری همه میگن سیگاری بدبخت ، شریعتی هم نشدیم لاقل هر کار میکنیم بگن این میفهمه چیکار میکنه
به استاد میگم استاد شما که 9 دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم
کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن
کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم
ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت
میگن تو این دنیا همه مسافریم ، بر هیچ مسافری هم روزه واجب نیست ،
ما مردم ایران ، مسافر هم نشدیم
زمبه هم نشدیم حداقل سگارو نگرانمون باشه
تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه
نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه
شریعتی هم نشدیم هر چی جملات قصاره نسبت بدن به ما
ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه
مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن
قاصدک هم نشدیم ، پیام رسان و سنگ صبور عشاق شیم
عینک آفتابی هم نشدیم دنیا رو از دید بقیه ببینیم
فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه
گوشواره هم نشدیم آویزون ملت شیم
معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن
کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم
ماکسیما در افغانستان حدود 6 میلیون تومانه ، افغانی هم نشدیم بتونیم ماکسیما بخریم
علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم
عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه
شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم
مهتابی هم نشدیم به ملت چشمک بزنیم
شامپو هم نشدیم ملت تو کفمون بمونن
ای خدا ... بامزی هم نشدیم بچه ها عکسمون رو
بچسبونن روی کتاب و دفترشون
مگس تسه تسه هم نشدیم ملت رو بخوابونیم
توپ فوتبالم نشدیم 22 نفر بخاطرمون خودکشی کنن
بوم نقاشی هم نشدیم یکی بیاد رومون 4تا درخت و 2تا دونه پرنده بکشه قیمتی بشیم واسه خریدنمون سر و دست بشکونن
گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده
کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن
حمید دشتی هم نشدیم رتبه یک کنکور شیم
کوزت هم نشدیم آخرش
خوشبخت شیم
جودی ابوت هم نشدیم بابا لنگ دراز خرجیمون رو بده
مهران رجبی هم نشمدیم همه بخاطر دماغمون بشناسنمون
حوا هم نشدیم شوهرمون آدم باشه

دختره بازدید : 92 چهارشنبه 07 تیر 1391 نظرات (0)

من زنم ...

با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست

...که زرق و برقش شخصیتم باشد

من زنم .... و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو

میدانی ؟ درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی

قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند

دردم می آید باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم

دردم می آید ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است

به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی

دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی

و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی

تمام حرف هایت عوض میشود

دردم می آید نمی فهمی

تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است

من محتاج درک شدن نیستم
دردم می آید خر فرض شوم

دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری

و هر بار که آزادیم را محدود میکنی

میگویی من به تو اطمینان دارم اما اجتماع خراب است

نسل تو هم که اصلا مسئول خرابی هایش نبود

میدانی ؟

دلم از مادر هایمان میگیرد

بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند حقشان پایمال شده

خیانت نمیکردند .. نه برای اینکه از زندگی راضی بودند

نه ...خیانت هم شهامت میخواست ... نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت

جایش النگو داد ...

مادرم از خدا میترسد ... از لقمه ی حرام میترسد ... از همه چیز میترسد

تو هم که خوب میدانی ترساندن بهترین ابزار کنترل است

دردم می آید ... این را هم بخوانی میگویی اغراق است

ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای گشت ارشاد به جرم موی بازش کتک میخورد

باز هم همین را میگویی

ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟؟

دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...

و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....

...


دردم می آید

دختره بازدید : 29 شنبه 03 تیر 1391 نظرات (0)


در ذهن زنانه ي من .....

مرد يعني ، شانه هايي پهن ، يعني تکيه گاهي امن .....
يعني بوسه اي از روي دوست داشتن ، بدون اندکي شرم....!


در ذهن زنانه ي من...مرد يعني ...کوه بودن، پر از سخاوت، پر از حياي مردانه در کنار اين ابهت ، لوس شدنهاي کودکانه...!


در ذهن زنانه ي خوشبين ِمن، مرد يعني.... اي که دوست ميدارمت...
تو هر لحظه با مني ! تو مردي ، اي لاينفکِ زندگي زنانه ام.. !
من بي تو با تمام آفرينش بيگانه ام ...!

دختره بازدید : 89 یکشنبه 28 خرداد 1391 نظرات (0)

دیرگاهیست دراین تنهاییـــــــ ...

                                                 رنگ خاموشي در طرح لب استـــ ...
بانگي از دور مرا مي خواند ...

                                                    ليك پاهايم در قير شب استـــ ...

دختره بازدید : 84 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (1)


معلم زن اسپانيايي داشت به شاگرداش توضيح مي‌داد که اسامي در زبان اسپانيايي برخلاف انگليسي مذکر و مونث هستند.
براي مثال خانه مونث هستش و مداد مذکر

يک دانش آموز پرسيد "جنسيت کامپيوتر چيه؟"
معلم بجاي جواب دادن کلاس را به دو دسته تقسيم کرد:
آقايان و خانم‌ها و از آنها خواست خودشان تصميم بگيرند که آيا کامپيوتر مذکر است يا مونث.
از هر گروه خواسته شد 4 دليل براي توصيه‌شان بياورند.

گروه آقايان تصميم گرفتند که جنسيت کامپيوتر قطعا بايد مونث باشه چون:
1) هيچ کس غير از سازندگان‌شان از منطق داخلي‌شان سر در نمي‌آورد
2) زبان فطري‌شان براي هيچ کس غير از خودشان قابل درک نيست
3) حتي کوچک‌ترين اشتباه در حافظه طولاني مدت‌شان باقي مي‌ماند تا زماني آن را به ياد بياورند (به رخ بکشند)؛
4) به محض اين که به يکي از آنها تعهدي پيدا کردي، ميفهمي که نصف حقوقت رو بايد خرج لوازم جانبيش کني.

گروه خانم‌ها به اين نتيجه رسيدند که کامپيوتر بايد مذکر باشد چون:
1) اگه بخواهي بهشون بگي کاري رو انجام بدن، اول بايد روشنشون کني
2) اونها اطلاعات زيادي دارند اما هنوز خودشون نمي تونن فکر کنن
3) از اونها انتظار حل مشکلات ميره، اما نصف اوقات خودشون مشکلن؛
4) به محض اين که نسبت به يکيشون تعهدي پيدا مي‌کني،
مي‌فهمي اگه يکمي ديگه صبر کرده بودي، يک مدل بهتري مي‌تونستي داشته باشي.


...

دختره بازدید : 95 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (0)

در این دنیا که مردانش ، عصا از کور می دزدند ...

من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم .....

دختره بازدید : 88 پنجشنبه 18 خرداد 1391 نظرات (2)
در رویاهایم دیدم که با خدا گفتگو میکنم

خدا پرسید: پس تو می خواهی با من گفتگو کنی ؟

من در پاسخ گفتم: اگر وقت دارید

خدا گفت : وقـت من بینهایت اسـت

پرسیدم: چه چیز بشر تو را سخت متعجب می سازد ؟

خدا پاسخ داد: کـودکیـشـان

اینکه آنها از کودکیشان خسته می شوند و عجله دارند که بزرگ شوند و دوباره پس از مدتها آرزو می کنند باز کودک شوند

اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول بدست آورند و پولشان را از دست می دهند تا سلامتی از دست رفته را باز جویند

اینکه با اضطراب به آینده می نگرند و حال خویش را فراموش می کنند

بنا بر این نــــه در حــال زنـدگــی مــی کـنـنـد نــــه در آیـنـده

اینکه آنها بگونه ای زندگی می کنند که گوئی هرگز نمی میرند و بگونه ای می میرند که گوئی هرگز نزیستند

دستهای خدا دستانم را گرفت و مدتی سکوت کردیم

من پرسیدم: بعنوان پدر میخواهی کدام درسهای زندگی را فرزندانت بیاموزند

گفت: بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد

همه کاری که آنها می توانند این است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند

بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند

بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخمهای عمیقی در قلب آنها که دوستشان داریم ایجاد کنیم
اما سالها طول می کشد تا آن زخمها را التیام بخشیم

بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد
بلکه کسی است که به کمترین ها نیاز دارد

بیاموزند که دو نفر می توانند به یک نقطه نگاه کنند و آنرا متفاوت ببینند

بیاموزند که کافی نیست فقط دیگران را ببخشند

بلکه خود را نیز باید ببخشند



من با خضوع گفتم: از شما بخاطر این گفتگو سپاسگذارم

آیا چیز دیگری است که دوست دارید به فرزندانتان بگوئید ؟



خدا لبخند زد و گفت :

فـقـط ایـنـکـه بـدانـنـد مـن ایـنـجـا هــسـتــم



((هــمــیــشــه ))
دختره بازدید : 85 چهارشنبه 17 خرداد 1391 نظرات (0)

یه روز یه غضنفره ! به دوست دخترش میگه :

عزیزم ... من شارژ تموم کردم ، اگه یکی بهت زنگ نزد بدون منم !

....

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    بنر من

    گرین ویش - یک سبد پر از آرزوهای کال - کلیک 

کنید 


     

     

    گرین ویش - یک سبد پر از آرزوهای کال - کلیک کنید


    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 60
  • بازدید کلی : 2,325
  • کدهای اختصاصی

    اگر عاشق شخص خاصی هستید

    می
    خواهید میزان عشق او را دریابید

    دست چپ خود را روی قلبتان گذاشته

    سپس با بردن نام آن شخص

    و تمرکز کامل فال زیر را بخوانید

     

    وب یار

    وب یار

    مشخصات شما

    ابزار وبلاگ نویسان

    Google

    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    کد جست و جوی گوگل